کد مطلب:30809
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:10
چگونه مي توان داستان اصحاب فيل را باور كرد كه پرندهاي كوچك با سنگريزه انسانهايي را از پا در آورد؟!
معجزات و وقايعي كه در قرآن ذكر شده است، نميتواند مسئلهاي عادي باشد كه در فهم آن دچار مشكل شويم. فهم اين مسئله در ظاهر مشكل است كه چگونه خداوند انسان را با سنگ ريزهاي كه توسط پرندهاي كوچك حمل مي شود، از پا در مي آورد. يا چگونه شتر صالح پيامبر از ميان كوه بيرون آيد و يا چگونه عصاي موسي اژدها شود و از اين قبيل معجزات كه نامش خود معرّف اصل آن است.
وقتي حادثهاي معجزه نام مي گيرد، بايد اسباب و علل و تمام اجزاي آن غير عادي باشد. ايجاد چنين مقولهاي، از خداي عالم و توانا جايز است. او كه تمام هستي در نزدش چون ذرهاي ناچيز است و هر وقت اراده كند، آن خواهد شد كه اراده كرده است: فرمان او چنين است كه هرگاه چيزي را اراده كند، تنها به آن مي گويد: موجود باش! آن نيز بي درنگ موجود مي شود.(1)
وقتي قرآن اين معجزه جاويد پيامبر، به نقل واقعه اصحاب فيل و قصد ابرهه براي تخريب كعبه مي پردازد، چگونه به شك و ترديد افتاده و از اين موضوع تعجب كنيم؟ مفسران در اين باره مي نويسند: داستان نابودي لشگر ابرهه به وسيله سنگ ريزه هايي كه از منقار و پاهاي آن پرندگان كوچك فرو مي افتاد. چيزي نيست كه شبيه حوادث طبيعي باشد. برخاستن آن پرندگان كوچك و آمدن سوي آن لشكر مخصوص و همراه آوردن سنگ ريزهها و نشانهگيري خاص آنها و متلاشي شدن بدنهاي افراد يك لشگر عظيم با آن سنگهاي كوچك همه اموري خارق عادت هستند، ولي مي دانيم اينها در برابر قدرت خداوند بسيار ناچيز است. خداوندي كه در درون همين سنگ ريزهها قدرت اتمي آفريده كه اگر آزاد شود، انفجار عظيمي توليد مي كند. براي او آسان است كه در آنها خاصيتي بيافريند كه اندام لشگر ابرهه را همانند عصف مأكول (كاه در هم كوبيده و خورد شده) قرار دهد.(2)
وقتي بدن انساندر مقابل ميكروب يا ويروسي كه با چشم ظاهر ديده نميشود، مقاومت خود را از دست مي دهد، چگونه مي تواند در مقابل سنگ ريزه هايي كه از غيب آمده و خاصيتي آتشين و خورد كننده دارند، مقاومت كند؟ اينها درس عبرت است و چنين حوادثي دروازههاي عبرت و هدايت را به روي چشم ما باز مي كند.
مضافاً اگر سنگ ريزهها مثل مواد منفجره باشد و يا همچون ذرات اتمي، چه مانعي دارد انسان را متلاشي كند؟ ما معتقديم معجزات نيز خارج از دائره عليت نيست، ليكن از علت آن غافليم. اما اصل حادث را تواريخ معتبر آن روز نوشتهاند و تمام حوادث مهم عالم به وسيله تاريخ مشخص ميگردد. گذشت زمان و طول ايام نميتواند باعث انكار وقايع اتفاق افتاده شود.
پي نوشتها:
1. يس (36) آيه 82.
2. تفسير نمونه، ج 27، ص 339.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.